چند نکته مادرانه

مامان باباهای عزیز سالهای طلایی فرزنداتون رو از دست ندید سالهای طلایی از ٠ تا ٣ سالگی است .

سالهایی که میلیونها سلول مغزی توی مغز نوزاد است که با نزدیک شدن سن نوزاد به سه سالگی این سلولها رفته رفته میمیرند که با تحریکات مختلف و کار با نوزاد میتوان در کمتر شدن از بین رفتن سلولها کمک کرد. حتی با تحریکات قبل از تولد نوزاد از ٥ ماهگی.مثلا موزیکهای شاد با تم ملایم گوش دادن مثل انواع سمفونی موزیک موزارت که در موقع تولد هم میتواند به رشد هوشی نوزاد کمک کند . لمس کردن شکم و نوازش دادن شکم انداختن چراغ قوه روی شکم و خاموش و روشن کردن آن. صحبت کردن زن باردار باجنین صحبت کردن پدر یا اطافیان با جنین.

تا میتوانید و فرصت دارید مطالعه کنید و از تجربیات دیگران استفاده کنید تا میتواید سئوال کنید بعدش تجربیات دیگران را سبک سنگین کنید خرافات را رها کنید و تجربه های اندیشمندانه دیگران که بسیار ارزنده هستند را آویزه گوشتان کنید. تجربه های دیگران که گاهی از بعضی از مسائل علمی بیشتر میتوانی نتیجه بگیری

مثال:

بعد از زایمان مادر من بهم میگفت که پاهایمام را گرم نگه دارم جوراب و دمپایی پام کنم چون زایمان طبیعی و درد داشته ام استخونهای تنم از هم بازشده و روی سرامیک سرد راهبروم بدنم سرما را به داخل میشکد. ولی آن موقع دمای بدنم زیاد بود یعنی حرارت داشتم به مامانم میگفتم این چه حرفیه این حرفها مال زمان شما بود که لوله کشی گاز نبود و از رادیات و پکیج خبری نبود. از آن موقع به بعد اگر پنج دقیقه پاهام روی سرامیک باشد یک شبانه روز پاهایم درد میکند که گاهی این دردتا سرم میرود و سرم هم درد میگیرد احساس میکنم درد پاهایم به طرف سرم میرود این توصیه مادرم دکترم بهش اعتقادی نداشت.

سعی کنید در موقع بارداری و پریود شیر دادن عصبی نشوید و از مسائل عصبی کننده بگذرید و این مدت خود را از فشار روانی دور کنید حتی اگر اطرافیان همراهی تان نکردند این مدت را به بی خیالی بگذرانید سخت است ولینتایج طولانی مدت مثبتی برای فرزندتان خواهد داشت من چند بار این مدت که شیر میدهم چند بار پیش آمده عصبی شوم و روی کودک تاثیر داشته و او را آن روز بی قرار کرده حمایت اطرافیان خصوصا همسر و خانواده همسر و درک و کمک آنها می توانید کمک به سزایی باشد و حس امنیت و آسودگی خیال به مادر میدهد .و همین را به کودک هم منتقل میکند.

هر روز به بچه تان بگویید تو پسر خوبی هستی از همان ماههای اول تا چهارده سالگی به گفته دکتر هلاکویی ١٤ سال طول میکشد که بچه باور کند که انسان خوبی است

تا پیش از ٢ سالگی کودک را جلوی برنامه های تلوزیونیرها نکنیدکودک به تلوزیون عادت میکند و از خلاقیت بچه کم مشود این مدت کودک میتواند بازی کند و برای هر چیزی کنجکاوی به خرج دهد و تکاپو داشته باشد .

از ٥ و٦ ماهگی کودک را با اقوام ودوستان آشنا کرد و در حالی که مادر حضور دارد از آنها خواسته شود برای ٢ تا ٣ دقیقه در بغل بگیرند با او بازی کنند یا با او صحبت کنند در اینصورت بچه با چهره های مختلف آشنا میشود و نه فقط در حال بلکه در آینده هم از دیگران نمیترسد و از تعریف تمجید دیگران جالت نمیکشد و در آینده فرد اجتماعی خواهد بود .

به روی کودکتان تا میتوانید لبخند بزنید گهگاهی هم قهقه بزنید از این کار دریغ نکنید این نتیجه این عمل این است که کودک شما را با روی گشاده میبیند حس اعتماد بیشتری نسبت به شما و دنیا پیدا میکند دنیا را زیباتر میبیند و بعدها راحتر از عهده مشکلات برمی آید چون آن را جزئی از زندگی میبیند که به راحتی و تکیه بر تواناییهایش از عهده آن بر می آید.

پسر من وقتی به دنیا آمد بعد از ده روز از ناراحتی کولیک رنج میبرد و گریه های شبانه و زجر کشیدن پسرم من را می آزرد با وجود اینکه بدن من در روندزایمان و بارداری تحلیل رفته بود و تاکیید بزرگهای فامیل که بچه را بغلی نکن و.... من با توجه به اطلاعاتی به روزی که از کتابها و سی دی های متنوعی دریافت کرده بودم این را متوجه شده بودم که کودک تا یک سالگی تمام نیازهایش را با گریه درخواست میکند در آن موقع من پسرم را در تمام طول شب بطور عمودی طوری که شکم من با شکم پسرم تماس پیدا کند راه میرفتم و تکان می دادم بعدها هم تا صدای پسرم بلند میشد به طرفش میرفتم که گریه اش را شروع نکند برعکس اینکه همه میگفتند که پسرت را لوس میکنی بذار سلاحش گریه نشود من کاری کردم که پسرم واقعا سلاحش گریه نشود و رژیم غذایی هم رعایت کردم و خیلی چیزها نخوردم که به کمتر شدن درد پسرم کمک کردالان پسرم اگر پوشکش را کثیف کند و شیر بخواهد فقط با صداهایی که از خودش در میاورد من را صدا میکند مثل اینکه من را صدا میکند .پسر من الان سه ماه و ١٩ روز دارد.

هیچ وقت از کودکانتان برای پیشبرد اهدافتان استفاده نکنید مثلا برای اینکه همسرتان تغییر رویه ای بدهد یا اینکه کودک یاد بگیرد حرف و سخن را رد و بدل کند مثال حرف خانواده همسر را پیش شما بازگو کند.

در حضور فرزندتان از کسی بدگویی نکنید برعکس از صفات خوبی که دیگران دارند به نیکی یاد کنید احساس بدبینی و تنفر را در کودک پرورش ندهید خصوصا در مورد شریک زندگیتان که کودک احساس خوشبختی کند که پدر مادرش همدیگر را دوست دارند

در طول روز زمانی را تعیین کنیدو با همسرتان دو تایی با کودکان بازی کنید از لحاظ روانی خیلی به کودک کمک کرده اید

کودک را در معرض تحریکات مختلف بگذارید تا حدی که صدمه ای به کودک وارد نشود حواس سه گانه اش را تحریک کنید مثلا شنوایی بویایی بینایی لامسه . چشایی را قبل از شش هفت ماهگی توصیه نمیکنم چون عوارض بعدی دارد .

و در اخر باباهای محترم در دوره بارداری و زایمان بعد از آن از عشق ورزیدن به همسرتان نوازش کردن او و توجه کردن به همسرتان و یاری دادن داوطلبانه بههمسرکوتاهی نکنید اگر هزار نفر دلسوز اطراف همسر شما باشند یه لحظه توجه کردن شما به همسرتان به همهکس و به ثروت دنیامی ارزد و چون این حالت در دوران سخت زندگی یک زن بوده کمک و همراهی شما سپاسگذاری و خاطره خوب از شما به دنبال دارد توجه و همراهی کردن داوطلبانه همسر مخصوصا در این شرایط همیشه یک خاطره خوب از شوهر به یادگار میگذارد که سعی در بهتر کردن و توجه کردن زن به همسر و کودک و زندگی را به دنبال دارد در حقیقت با ورود یک کودک یک تغییر اساسی به زندگی میدهد که با برخورد متطقی میتوان یک زندگی خوشبخت را به وجود آورد .

و در اینجا من از شوهر عزیزم که در این شرایط سخت من را تنها نذاشت و همراه و همیار و مونس و شریک خوبی بود سپاسگذاری میکنم .