بارداری

عزیز دلم مامان هفته های خوب و سختی را در کنار تو داشته روزهای سخت موقع ویارم بود و بقیه اش خوب بود .

عزیز دلم عسل مامانو باباندیده دوست داریم

عزیز دلم مامان الان ٣٥ هفته است تو را توی شکمش دارد و شمارش معکوس اغاز شده است زمان زیادی نماده که من و تو همدیگر را ببینیم خیلی دلم می خواد زودتر فرشته کوچولویم را

ببینم توی این هفته های اخیر جثه ات بزرگتر شده و تکانهایت کمتر شده است ولی قبلا که کوچولوتر بودی توی دل مامان شنا میکردی و غوطه ور بودی.

تمام تلاشم را میکنم که مامان خوبی برایت باشم سعی کرده ام کتابهای مختلفی بخوانم سی دی های مختلفی گوش بدهم مدام در اینترنت سرچ کنم و از اطرافیان با تجربه سئوال کنم تا هر نکته ای که به نظرم منطقی امد در مورد تو اجرا کنم

عزیزم بابا امید بی صبرانه منتظر  آمدنت است و نهایت تلاشش را برای مراقبت از من و تو میکند.

من 12 هفته و 4 روز بود که باردار بودم برای سونوگرافی NT رفتیم نسل امید آنجا علاوه بر تایید سلامت تو جنسیتت را هم گفتند که تو پسری  دو روز بعدش بابا اسم آدرین به معنای آتش را برایت انتخاب کرد . چون میخواستیم از همان اوایل تو را با اسم صدا کنیم .

فیلم تمام سونوگرافیهایت و صدای ضربان قلبهایت را داریم . که بعدا بتونی آنها را ببینی و شاید نشان بچه ات دادی.