قهقه زدن آدرین
عزیز دل مامانی یه بار آخرهای دو ماهگی برای مامانت قهقه زدی ولی دیگه تکرار نشد تا پریروز چند بار برام قهقه زدی داشتم از خوشحالی غش میکردم جیگرم . امروز بلندت کرده بودم و از بالای سرم داشتم تکونت میدادم با قهقه من قهقه میزدی ای جوووووووووووون.
دیروز رفتیم خونه مادربزرگ افسانه خیلی ازت تعریف کردند گفتند عجب پسر خوش اخلاقی به به به به
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی