آدرینآدرین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

دنیای فرشته کوچک ما

ما .... ما ...ماما

1391/4/3 9:38
نویسنده : روژین
1,188 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم مامان این روزها خیلی داره بهش خوش میگذره و کیف میکنه چون نی نی کوچولوش داره ما ... ما ... ماما صداش میکنه. اون هم با چه لحن صدای لطیف و شیرینی . برای من که قشنگترین صدای روی زمینه.

راستی یه خبر دیگه الان که مانتو میپوشم میخوام برم بیرون پشت سرم گریه میکنی هم خیلی بامزه میشی و آدم از این کار جدیدت به وجد میاد که نی نی دوست داشتنش رو این جوری ابراز میکنه و یه رفتار جدید از خودش نشون میده و هم یه ذره آدم دلش برات میسوزه .

البته عزیز دلم سعی میکنم در شرایط اضطراری تنهات بذارم . تنها که نه پیش کسی میذارمت بعد میرم .

راستی چند روز پیشا تو رو گذاشته بودم پیش عمه آرزو . وقتی با بابات آمدیم خونه دیدیم عمه ات با یک حالت درمانده گوشی تلفن به دست و خود تلفن رو زمین مشغول تلفن کشیدن است با گوشیش که تو گریه نکنی و دنبال تلفن بروی . عمه دستت درد نکنه که من را نگه داشتی .

راستی بابایی که از کرجستان برگشته بود برات از این تخت جنگلی ها گرفته بود . از این تخت هایی که میبندن به درخت . و وصلش کرد به دیوار خانه و الان تو باهاش کلی حال میکنی .

از حال روز من مامان برات بگم که مچ دستم خیلی درد میکنه . پشتم هم همینطور . و روحیه ام خوبه این هم به خاطر وجود تو پسر عزیزم هستش

خوشکل مامان میو نه ات که با بابات حرف نداره دهنت گوش تا گوش براش بازه .

راستی کلاس نابغه کوچولو رو رفتم که در مورد تربیتیش هر چی گفته بودن من مو به مو در موردت اجرا کرده بودم حتی بازی کردن باهات رو . قبلا مطالعه کرده بودم و چیز جدیدی برای من نداشت.

وااااااااااای از دست این غذا خوردنت به خدا از هر راهی وارد شدم . خودم رو به هر شکلی درآوردم . حتی زردچوبه و نمک به غذا اضافه کردم غذا نمی خوری که نمیخوری البته نه این که نخوری ولی با هزار ترفند شاید یه قاشق غذا خوری در روز. خیلی نگرانم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)